در تداول عامه، اداو اطوار ریختن. بازی درآوردن. صاحب آنندراج آرد: دراین مقام اصول و کچول گرفته نیز گویند: زاهد ز پنجگاه نماز ریائیش بر دین حق ببین چه اصولی گرفته ای. محسن تأثیر (از آنندراج)
در تداول عامه، اداو اطوار ریختن. بازی درآوردن. صاحب آنندراج آرد: دراین مقام اصول و کچول گرفته نیز گویند: زاهد ز پنجگاه نماز ریائیش بر دین حق ببین چه اصولی گرفته ای. محسن تأثیر (از آنندراج)
فاسق گرفتن. با مردی به حرامی رابطه یافتن زنی. (یادداشت مؤلف). مردی را به نامشروع یار و همخوابۀ خود کردن زن، آبستن شده بودن به وجهی نامشروع. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مول شود
فاسق گرفتن. با مردی به حرامی رابطه یافتن زنی. (یادداشت مؤلف). مردی را به نامشروع یار و همخوابۀ خود کردن زن، آبستن شده بودن به وجهی نامشروع. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مول شود
از کار انداختن اثر چیزی را محو کردن از کار انداختن: عدل تو ظلم و فتنه را نعل گرفت لا جرم هر دو چو نعل مانده اند از تو بچار میخ در. (مجیربیلقانی. امثال و حکم ص 1817)
از کار انداختن اثر چیزی را محو کردن از کار انداختن: عدل تو ظلم و فتنه را نعل گرفت لا جرم هر دو چو نعل مانده اند از تو بچار میخ در. (مجیربیلقانی. امثال و حکم ص 1817)